تــازه تـریـن مطـالب
موسوی
چکیده : در پیگیری خبرسازیهای اخیر رسانههای اقتدارگرا، این اطمینان حاصل شد که میر محصور جنبش سبز، تا امروز حال عمومی مساعدی دارد و در ماه مبارک رمضان روزه نیز میگیرد. با این حال با توجه به قرنطینهی اطلاعاتی میرحسین موسوی و همسرش، ادعای دیروز این سایت امنیتی این نگرانی را به وجود می آورد که ستاد کودتا چه نقشه ای در سرمی پروراند؟ خبرنویس این سایت توجه نکرده که با خبر خود، به فرض صحت خبر، قبل از همه، سوء تدبیر قدرتطلبان حاکم را به نمایش میگذارد و همهی اینها چیزی از مسئولیت حاکمان بیمسئولیت کم نمیکند.
در پی خبرسازی جدید رسانههای وابسته به جریان اقتدارگرا درباره همراهان جنبش سبز و خبر یکی از سایتهای وابسته به نهاد های امنیتی با مضمون بیماری و «وخامت حال!» میرحسین موسوی، که باعث تماس و ابراز نگرانی مکرر علاقهمندان ایشان شد، «کلمه» به اطلاع می رساند که در پی لاغری میر حسین، ماموران امنیتی چند روز پیش ایشان را تحت الحفظ برای چکآپ به بیمارستان منتقل کرده اند، اما نتیجه معاینات حاکی از سلامتی عمومی ایشان بوده و خبر بیماری یا بستری بودن مهندس موسوی، تایید نمی شود. در عین حال و با توجه به اینکه هیچ منبع خبری معتبری در شرایط قرنطینه خبری وجود ندارد و نیز نهاد های امنیتی اجازه معاینه پزشک مستقل را نیز نداده اند این سؤال مطرح میشود که سایت خبری وابسته به نهادهای امنیتی دیروز با چه هدفی از بیماری و با عنوان «وخامت حال» موسوی خبرپراکنی کرده است؟ و این نگرانی پیش میآید که آنها چه برنامهی تازهای تدارک دیدهاند؟
به گزارش کلمه، در حالی که شش ماه از بازداشت غیر قانونی موسوی و کروبی و همسران آنها میگذرد و حاکمیت همچنان آنها را در وضعیت آشکارا غیر قانونیٍ «زندان خانگی» بدون هر گونه پاسخ گویی و قبول مسوولیت به گروگان گرفته است، برخی محافل امنیتی به تازگی با اهدافی نا مشخص در تلاشاند تا بروز مشکل جسمی برای میرحسین را در جامعه پخش کنند؛ که این موضوع، باعث نگرانی مردم و طرح این نگرانیها در شبکههای اجتماعی و نیز تماسهای مکرر علاقهمندان در این باره شده است.
این منابع وابسته به اقتدارگرایان و زندانبانان در حالی ادعای فراموش شدن موسوی از جانب سبزها! و بیماری او را مطرح میکنند که تریبونهای آنها تاکنون هیچ اشارهای به مسئولیت بدیهی حاکمیت برای حفظ سلامتی و رعایت حقوق قانونی زندانیان بیمحاکمه و بیگناه خود نکردهاند و گزارشی نیز از وضعیت سلامت آنان به خانواده و مردم نمیدهند و حتی متوجه نیستند که با شبههپراکنیهای خود دربارهی سلامتی رهبران جنبش سبز، بیش و پیش از هر چیز، ظلم و رفتار غیر مسئولانه و خودکامگی صاحبان قدرت را به نمایش میگذارند.
در همین راستا، روز چهارشنبه یک سایت نزدیک به محافل امنیتی، در خبری مشکوک ادعا کرد که میرحسین موسوی بیمار شده، حال او وخیم است و پزشکان بر سر بالینش حاضر شدهاند تا او را تحت مراقبت قرار دهند! سایت «صراط نیوز» که به نماینده رهبری در کیهان منتسب است، در حالی ادعای بیماری مهندس موسوی را مطرح کرده که نزدیکان او مشکل جسمانی و سابقهی بیماری وی را قبل از حصر رد میکنند و تاکید دارند که میرحسین تا روز قبل از حصر غیر قانونی، هیچ بیماری و مشکل جسمی خاصی حتی بیماری های متداول این سن را نداشته است.
در پیگیری این خبرسازیها، این اطمینان حاصل شد که میر محصور جنبش سبز، تا امروز حال عمومی مساعدی دارد و در ماه مبارک رمضان، روزه نیز می گیرد. با این حال با توجه به قرنطینهی اطلاعاتی میرحسین موسوی و همسرش، ادعای دیروز این سایت امنیتی این نگرانی را به وجود می آورد که ستاد کودتا چه نقشه ای در سر می پروراند؟ خبرنویس این سایت اما توجه نکرده که با خبر خود، به فرض صحت خبر، قبل از همه، سوء تدبیر قدرتطلبان حاکم را به نمایش میگذارد و همهی اینها چیزی از مسئولیت حاکمان کم نمیکند.
نهادهای امنیتی از شش ماه قبل تاکنون، با بیتوجهی به نگرانیهای خانواده و درخواستهای مکرر دلسوزان، امکان معاینهی رهبران جنبش سبز توسط پزشکان مستقل را مهیا نکردهاند. این بیتوجهی ها، واکنش مادر زهرا رهنورد را در پی داشت که یک ماه قبل در مصاحبه با کلمه از «کاهش وزن» میرحسین ابراز نگرانی کرده بود. دختران موسوی و رهنورد هم در دیدار با سید محمد خاتمی، این موارد را تایید کرده و «دلنگرانیهای موجود دربارهی وضعیت جسمی موسوی و رهنورد و نیز رفتارهای ناشایست و تهدیدهای ماموران علیه خانواده» را مورد اشاره قرار داده بودند.
سایت نزدیک به محافل امنیتی، در خبر خود، میرحسین موسوی را «اسطوره فراموش شده» مینامد و ادعا میکند که فعالان جنبش سبز، سران جنبش را فراموش کردهاند!
نکتهی حائز اهمیت اینجاست که این خبر درست یک روز پس از آن منتشر میشود که نامهای با بیش از ۳۰۰ امضای اشخاص و گروههای فعال در اعتراض به ادامهی حبس غیر قانونی موسوی و کروبی منتشر شد و بر اساس گزارشها، این نامه بازتابهای گستردهای در شبکههای اجتماعی داشته و تعداد امضاهای آن نیز در حال افزایش است.
کروبی
چکیده :آقای کروبی طی ۲۱۰ روز گذشته از حقوق اولیه یک زندانی نظیر حق دسترسی به کتاب، روزنامه، تلفن، ملاقات منظم، هواخوری و … برخوردار نبوده است. وضعیت جسمی ایشان بشدت در خطر قرار دارد و معاینه ایشان توسط پزشکان مستقل و مورد اعتماد خانواده امری ضروری است...
فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی در نامه ای به رئیس قویه قضاییه جزئیاتی از زندان خانگی همسرش را شرح داده است و نوشته است: آنچه در عمل اتفاق افتاده از زندان انفرادی نیز بدتر و بی رحمانه تر بوده است.
به گزارش سحام نیوز، خانم کروبی در بخش هایی از این نامه در خصوص وضعیت مهدی کروبی نوشته است: «آقای کروبی طی ۲۱۰ روز گذشته از حقوق اولیه یک زندانی نظیر حق دسترسی به کتاب، روزنامه، تلفن، ملاقات منظم، هواخوری و … برخوردار نبوده است. وضعیت جسمی ایشان بشدت در خطر قرار دارد و معاینه ایشان توسط پزشکان مستقل و مورد اعتماد خانواده امری ضروری است.»
وی با مقایسه برخوردهای ساواک و برخوردهایی که در این دوران و در زمان حضور ماموران امنیتی در تصرف خانه اشان رخ داد گفت: خلاف ساواک که تنها بدنبال اسناد مهم و معتبر بود، به استثنای وسائل، هر آنچه درمنزل بود با خود بردند و در واقع خانه را تخلیه کردند و کلیه کلید های داخل منزل حتی اتاق خواب را تغییر داده و در اختیار داشتند
همسر مهدی کروبی در بخش دیگری از این نامه با اشاره به اینکه ماموران امنیتی قرار است بعد از ۴۵ روز حضور کروبی در یک خانه یک اتاق خوابه ، محل اقامت او را به جای نامشخص دیگری منتقل کنند که هزینه های آن بر عهده خانواده قرار داده شده خطاب به آملی لاریجانی گفته است: “آیا جنابعالی فکر می کنید عاقلی در این کره خاکی پیدا شود که آن زندان تحمیلی را منزل کروبی تلقی کند؟ آیا سکوت دستگاه قضائی موجب این بدعت در دستگاه امنیتی نمی گردد که در آینده هزینه بازداشتگاه های خود را از خانواده زندانیان مطالبه کند؟ آیا چنین رفتاری شایسته جمهوری اسلامی است؟ اگرچه می دانید این دستور مضحک بدعتی تاریخی محسوب می گردد، اما خانواده بخاطر نگرانی از وضعیت جسمی آقای کروبی این خواسته را اجابت کرد.”
متن کامل این نامه که در اختیار سحام قرار گرفته است بدین شرح است:
بسمه تعالی
جناب آقای آیت الله آملی لاریجانی
ریاست محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
آنچه موجب شد این نامه را به جنابعالی بنویسم شرح مطالبی کوتاه بوده است که در طول این ۷ ماه اخیر برای من و آقای کروبی رخ داده است از تاریخ ۲۱ بهمن ۱۳۸۹ ماموران امنیتی منزل مسکونی مان را به محاصره درآوردند و بعد از ۲۵ بهمن ماه در حالیکه اجازه توقف چند دقیقه ای به فرزندان و دیگر اعضای خانواده در کوی یاسمن داده نمی شد ، لباس شخصی های معلوم الحال را در شش شب متوالی به منطقه گسیل داشتند تا از ۱ نیمه شب تا ۳ بامداد به فحاشی و هتاکی نسب به همسرم ، مهندس موسوی ودیگر یاران نزدیک امام (ره) و بیت آن بزرگوار مبادرت کنند ( نوار مستندی از بعضی شعارهایی که آزادانه در شب های متوالی سر می دادند به پیوست تقدیم می گردد ) درشب آخر علاوه بر بکارگیری الفاظ سخیف که دراین ایام به شدت مورد ناراحتی اهالی محترم منطقه گردیده بود (نوار کاست پیوست) باحمایت و هدایت نیروهای امنیتی بمب صوتی هم به داخل ساختمان پرتاب گردید تا این فتح بزرگ را به فتوحات قبلی خود بیافزایند .
همزمان با میلاد رسول رحمت (ص) در روز دوشنبه شب برابر با ۱۳۸۹٫۱۲٫۰۲ بیش از شصت نیروی امنیتی به منزل یورش آوردند و بدیهی ترین مسائل انسانی و شرعی را در تفتیش رعایت نکردند و برخلاف ساواک که تنها بدنبال اسناد مهم و معتبر بود، به استثنای وسائل، هر آنچه درمنزل بود با خود بردند و در واقع خانه را تخلیه کردند و کلیه کلید های داخل منزل حتی اتاق خواب را تغییر داده و در اختیار داشتند، و فرزند سومم علی را نیز همان شب که با تماس همین مامورین جهت دیدن ما آمده بود به اتهام جاسوسی دستگیر کرده و به اوین بردند.
از بدو امر شخصاً خواستار ارائه مجوز تصرف مجتمع و حضور در واحد مسکونی مان و نیز حکم اعمال بازداشت خانگی بودم؛ خواسته ایی که هرگز اجابت نگردید. به استثنای حکم تفتیش که شب اول به رویت همسرم رسید، تاکنون هیچ حکمی از مراجع ذی صلاح قانونی مبنی بر “حبس” “اشغال منزل توسط نیروهای امنیتی” و “حضور آنان در داخل منزل” دریافت نکرده ایم.
اگر مبنای یورش نیروهای امنیتی را سخنان جناب جنتی بدانیم باید در منزل شخصی خودمان نظیر مرحوم حضرت آیت الله العظمی منتظری حصر می گردیدیم، اما آنچه در عمل اتفاق افتاد از زندان انفرادی نیز بدتر و بی رحمانه تر بوده است. دوستانی که پیش از انقلاب سابقه ای دارند، می دانند که ساواک هیچگاه بدون حکم قانونی به حریم منزل اشخاص ورود نمی کرد. تجربه شخصی اینجانب در موارد متعدد و سایر مبارزان آن دوران گواهی است بر این ادعا. درآن زمان حتی برای بزرگانی که نسخه حصر خانگی اعمال می گردید، هرگز امنیتی ها در منزل و یا واحد آپارتمان شخص محصور شده حضور نمی یافتند. (حتی در زمان بازداشت سال ۱۳۵۳ حجت الاسلام والمسلمین کروبی، که نیروهای ساواک ایشان را به اتهام مبارزه علیه رژیم ستمشاهی بازداشت کردند، چنین بازرسی و تفتیشی از منزل ما صورت نگرفته بود) و شاید برای فرزند آیت الله میرزا هاشم آملی که به تقوا و زهد شهره بودند ، جالب باشد که بداند در جریان این حمله، مردان به ظاهر دین دار، تمام البسه و لوازم شخصی من را نیز بازرسی نموده و متاسفانه هیچ حیا و حجابی در ورود و بررسی وسایل شخصی من از خود نشان نمی دادند.
آقای کروبی طی ۲۱۰ روز گذشته از حقوق اولیه یک زندانی نظیر حق دسترسی به کتاب، روزنامه، تلفن، ملاقات منظم، هواخوری و … برخوردار نبوده است. ( در زمان بازداشت های مکرر آقای کروبی که خود ایشان نقل کرده اند من جمله در دوران بازداشت درزندان قزل قلعه سرانجام بعد از یک یا دو هفته زندان انفرادی، امکان هوا خوری هفتگی پیدا می کردند اما این بار پس از شش ماه حبس، اجازه استفاده از حیاط محصور درمیان میله ها و هواخوری را نیافتند) وضعیت جسمی ایشان بشدت در خطر قرار دارد و معاینه ایشان توسط پزشکان مستقل و مورد اعتماد خانواده امری ضروری است.
فقدان تعیین وضعیت موجود و به رسمیت نشناختن حقوق زندانی که بدون طی کردن مراحل دادرسی و برگزاری دادگاه در اختیار امنیتی ها قرار گرفته، بستری مناسب برای اعمال فشارهای متعدد جسمی و روحی به همسرم گردیده است. نگرانی اینجانب از وقایع حادث شده نیست زیرا همانطور که قبلا متذکر شدم ایشان خود را برای شرایط بدتر از این هم آماده کرده است، لیکن آنچه موجب تأسف و تأثر است حاکمیت گروهی است که رفتار غیر قانونی خود را قانون نانوشته تلقی کرده و هرآنچه را که اراده می کنند بنام حاکمیت اعمال می کنند.
اجازه می خواهم به نمونه اخیر که اتفاقا بدعت عجیبی است اشاره کنم. بدنبال اشغال و تصرف مجتمع مسکونی، سایر شرکاءِ ملکِ تصرف شده از اعمال حقوق مالکانه و انتفاع از ملک خود محروم و نیروهای امنیتی به جای آنان منتفع گردیدند! این تصرف خلاف شرع و قانون، موجب برخورد جدی آقای کروبی درموارد متعدد، از جمله نگارش نامه هایی به دادستان تهران گردید. از روز اول آقای کروبی اعلام کردند که آماده انتقال به هر مکانی از جمله زندان اوین هستند، اما راضی به تصرف غیر قانونی اموال سایر شرکاء نمی باشند. بعد از ۵ ماه رایزنی، فرزندان منزلی در جماران تهیه کردند، تا حبس بدون حکم، بدون ایجاد مزاحمت در حقوق دیگران و در منزل شخصی مان ادامه یابد. بعد از انجام کلیه امور و انتقال سند قطعی ماموران اعلام کردند که جماران منطقه مناسبی نیست و مکان حبس باید به انتخاب آنان باشد. بدنبال پافشاری همسرم در تاریخ ۹ مرداد ماه، بطور موقت ایشان با حضور تعدادی از نیروهای امنیتی به آپارتمانی یک خوابه منتقل شدند و عملا امکان حضور من در آنجا منتفی گردید. این آپارتمان کوچک پذیرای ۴۵ روزگذشته کروبی و زندانبانان وی بوده است. گرچه هرجایی که ایشان توسط نیروهای امنیتی منتقل شوند بمنزله واحد مسکونی ایشان نمی باشد.
مقامات امنیتی که نگرانی خانواده نسبت به وضعیت سلامتی ایشان بویژه قلب و دستگاه تنفسی را درک کرده اند، تنها راه خروج از آپارتمان مذکور را منوط به اجاره مکان دیگر اعلام نموده اند:
۱) انتخاب مکان با ما است.
۲) امضا کننده قرار داد اجاره نباید عضوی از خانواده باشد.
۳) امضا کننده قرار داد در هنگام امضا باید پیشاپیش چک های یکسال را تقدیم کند و نباید از آدرس ملک و جزئیات باخبر باشد.
دراین راستا یکماه پیش مبلغی بعنوان پیش پرداخت از من دریافت کردند و سایر چک ها را از یکی از اعضای سابق دفتر که برای امضا و تقدیم مال الاجاره خوانده شده بود، اخذ کردند. دراین بدعت جدید حاکمیت هزینه زندان و زندانبانان را برعهده خانواده گذاشته تا به جهانیان بگوید کروبی درخانه خود زندانی است!!! ایشان خود را برای پرداخت هر هزینه ای آماده کرده اما غافل از آنکه امروز در این سرزمین و به هدف مرعوب کردن وی، مجازات جمعی علیه خانواده اعمال می گردد.
خدا را گواه می گیریم که همسرم با همان نشاطی که درسال ۱۳۴۱ و دراوج جوانی پا به عرصه سیاست و مبارزه گذاشت، دراین سال ها و در راستای عهد خود با مردم و شهدا و تحقق آرمان های اصیل انقلاب و وعده های داده شده دراین مسیر، هرگز خللی در اراده اش ایجاد نشده است.
آیا جنابعالی فکر می کنید عاقلی در این کره خاکی پیدا شود که آن زندان تحمیلی را منزل کروبی تلقی کند؟ آیا سکوت دستگاه قضائی موجب این بدعت در دستگاه امنیتی نمی گردد که در آینده هزینه بازداشتگاه های خود را از خانواده زندانیان مطالبه کند؟ آیا چنین رفتاری شایسته جمهوری اسلامی است؟ اگرچه می دانید این دستور مضحک بدعتی تاریخی محسوب می گردد، اما خانواده بخاطر نگرانی از وضعیت جسمی آقای کروبی این خواسته را اجابت کرد.
درپایان لازم می بینم نظرتان را به این فرمایش مولی الموحدین جلب کنم که می فرماید: ” به خدا قسم روی خارهای گزنده بخوابم و خواب را برچشمانم حرام کنم و با زنجیرهای گران بسته شوم، برای من بهتر است از اینکه روز قیامت خدا و رسول او را درحالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان خدا ستم کرده باشم ” .( بحار الانوار، ج ۴۱ ، صفحه ۱۶۲)
فاطمه کروبی
۳۱ شهریور ماه ۱۳۹۰
یادداشت
آدم است دیگر... گاهی دلش برای روزهای گذشته تنگ میشود. برای شیخ شجاع که از نامهنگاری و یادآوری تاریخ خسته نمیشد... برای میرحسین که هرجا کارد به استخوانِ مردم میرسید حواسش بود که صاحبان قدرت را انذار دهد که این راه نیست که میروید... حتی برای «هممیهن» هم... روزنامهای که هنوز هم یگانه است و در روزگار خود ۴۲ شماره بیشتر تحمل نشد... هرچند این روزها امیدوارتر از همیشه، چشم به راهِ فردای روشن، روز را به شب میرسانم، اما دروغ چرا... گاهی دلم برای روزهای رفته پَر میکشد... آدم است دیگر...
منبع: صفحه فیسبوک امید ایرانمهر
اسلایدر × رهنورد
چکیده :مهندس موسوی با تاکید بر اینکه شرایط نگهداری و رفتار با آنها غیر قانونی است و هیچ امنیتی در این شرایط برایشان متصور نیست به دختران خود گفته است: پناه اصلی در هرحال و همیشه خداست. وی همچنین از اینکه فرزندان ایستادگی آنها بر مواضعشان را بگوش همدلان رسانده اند اظهار رضایت کرده و همچنان مسیر پیش رو را با همه سختیهای آن روشنی بخش و امیدوار کننده خوانده است ...
همانطور که پیش از این در خبرها منتشر شده بود هفته گذشته دختران دکتر رهنورد و مهندس موسوی بعد از مدت طولانی بیخبری با پدر و مادر خود دیداری داشتند که در آن میرحسین موسوی و زهرا رهنورد ضمن تاکید بر مواضع پیشین مردم را به صبر و گذشت و استقامت دعوت کردند.
به گزارش کلمه، اما این دیدار خانوادگی که پس از چند ماه دوری برگزار شد با حاشیه و متن هایی همراه بود که بازگو کردن آن برای مردم مهم و امید بخش خواهد بود.
براساس گفته های دختران خانم رهنورد آن روز هنگامی که مادر وارد شد تنش هیجانی زیادی داشتند چرا که ماموران تا لحظه ورود به خانه به آنها نگفته بودند که به کجا منتقلشان می کنند. همچنین ایشان به شدت نگران رفتارها در این چند ماه با فرزندانشان بودند. ظاهرا در حالیکه از این سو فشارهای پی درپی از جمله اخراج از محل کار و بازجویی و ممنوع الخروجی و تهدید و انواع مزاحمت ها بوده است در سوی دیگر و نزد پدر و مادر درباره این رفتارها تا جای ممکن غلو شده بود، به طوری که این دو شدیدا در بدو ورود نگران سلامت دختران بودند و تا دقایق طولانی این حالت وجود داشته است.
اما از نکات جدی و چشمگیر نگرانی این دو همراه جنبش مبنی بر رای دادن فرزندانشان بوده بطوری که از آنها پرسیده اند که آیا مطمئن باشیم که رای نداده اید؟ همچنین در پاسخ به نگرانی متقابل فرزندان خانم رهنورد گفته است واضح است که رای نداده ایم. چه چیزی عوض شده است؟ پرسش های مکرر پدر و مادر نشان و دلالت بر خلاف گویی ماموران به آن ها در این زمینه داشته است.
* دختران به مادرشان گفته اند که در غیاب شما موارد متعددی از مشکلات ایجاد شده توسط حکومت وجود دارد اما آنها مفتخرند که برای حق اینها را با سربلندی تحمل می کنند. اینکه دربند بودن آنها بهتر از آن آزادی است که در آن مصالحه ای برای نادیده گرفتن حق باشد.
* آنها در این دیدار از خانم رهنورد خواسته اند که حداقل بخشی از آنچه که به آنها می رود را بازگو کنند که مادر در جواب آنها گفته، از خدا بخواهید که ما مصداق آیه “إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألا تخافوا ولا تحزنوا وأبشروا بالجنة التی کنتم توعدون” باشیم.
* خانم رهنورد این نکات را در پاسخ به دلنگرانی های اعضای خانواده نیز بیان کرده و گفته است که برای رستگاری شرط هایی در همین آیه هست و آن استقامت و «نه گفتن» به هر قدرتی است و اینکه حاضر نشدن به بندگی غیر خدا سخت است و کار سخت نتیجه اش این پاداش لطیف است.
* در این ملاقات محدود خانم رهنورد گفته اند که ماموران می گویند که شما (دختران) فعالیت زیاد دارید و فرزندان نیز با رد اظهارات خلاف واقع زندانبانان گفته اند که ما با توجه به دروغ پردازی هایی که این روزها از هر طرف در جریان است و ابهام در شرایط، با همه سختی هایی که بوده تنها کاری که کرده ایم رساندن بخشی از حرف ها و نظرات شماست که از شایعات جلوگیری کند و یا سلامتی جسمی شما را در همین شرایط غیر قانونی مورد توجه قرار دهد.
* مهندس موسوی با تاکید بر اینکه شرایط نگهداری و رفتار با آنها غیر قانونی است و هیچ امنیتی در این شرایط برایشان متصور نیست به دختران خود گفته است: پناه اصلی در هرحال و همیشه خداست. وی همچنین از اینکه فرزندان ایستادگی آنها بر مواضعشان را بگوش همدلان رسانده اند اظهار رضایت کرده و همچنان مسیر پیش رو را با همه سختیهای آن روشنی بخش و امیدوار کننده خوانده است.
* در انتهای گفتگو و در حالیکه ماموران مدام صحبت ها را قطع کرده و می خواستند که مادر و پدر آماده رفتن باشند و مصر بودند که به گوش بچه ها برسانند که هیچ خبری ندهند، میرحسین به کنایه گفته است: اگر ایشان (زندانبان) تا این حد ناراحت است، سکوت خبری شما بیشتر نشان دهنده آن چیزی است که بر ما می رود.
* میرحسین همچنین تاکید کرده است: برای خدا و در راه حق باید صبر کرد. نه تنها صبر بلکه باید صبر و گذشت کرد.
* هنگام خداحافظی، وقتی که این دو همراه جنبش سبز توسط ماموران برده می شدند، دختران نیز مادر و پدر را به آرامش و صبر فراخوانده و به آنها گفته اند اگر ما مطمئن باشیم که آن چنان که تا امروز ذره ای تردید در این راه نداشته اید، اینهمه سختی را همچنان با قدرت روحی بالا تحمل می کنید، آن وقت ما هم می توانیم این وضعیت بی خبری ها و آزارها را راحت تر تحمل کنیم؛ خانم رهنورد در جواب دخترها گفته اند که نیازی به دلداری به ما نیست. ما خدایی داریم. این هنرمند برجسته کشورمان سپس با تاکید گفته است که من دختر لرستانم و از آن مهمتر اینکه خود را پیرو حضرت زهرا می دانم و معلم من برای مقاومت در این وضع این چیزها است که در این هنگام ماموران صحبت ها را قطع کردند…
موسوی
مهندس مبرحسین موسوی که در پی حبس و حصر خانگی 526 روزه دچار عارضه قلبی شدید شده، صبح امروز، پنجشنبه دوم شهریور در میان تدابیر شدید امنیتی به بخش سیسییو یکی از مراکز تخصصی قلب تهران منتقل شد.
بهگزارش منابع موثق، گفته میشود آخرین نخستوزیر جمهوری اسلامی و نامزد انتخابات ریاست جمهوری دهم که حدود 18 ماه در حصرخانگی بهسر میبرد صبح امروز و در میان تدابیر امنیتی شدید، در کنار همسرش زهرا رهنورد به یکی از مراکز تخصصی قلب تهران منتقل شده است.
گفته میشود ماموران امنیتی از شب پیش از انتقال مهندس موسوی به بیمارستان در آنجا حضور یافته و در بخشهای مختلف بخش مزبور دوربینهای مداربسته کار گذاشتهاند.
ده ها مامور امنیتی و ماموران اطلاعات سپاه، نیرویانتظامی و لباسشخصی مراقبت از رهبر جنبش سبز و همسرش دکتر زهرا رهنورد را بهعهده دارند. کارکنان بخشی که میرحسین موسوی در آنجا بستری شده تا این ساعت حق ترک محل کار خود را نداشتهاند و موسوی بهطورکل ممنوعالملاقات است.
براساس این گزارش، موسوی صبح پنجشنبه بهدلیل انسداد عروققلبی تحت عمل آنژیوگرافی قرار گرفته که سهساعت بهطول انجامیده است. وی پس از عمل دوباره به سیسییو منتقل شده و ممکن است اقامت وی در بیمارستان را طولانیتر کند.
گمانهزنیها حاکی از آن است در صورتی که زمان بستری شدن موسوی در بیمارستان طولانی شود، وی را بهصورت ایزوله در یک بخش مجزا نگهداری کنند.
منبع:ندای سبز آزادی
کروبی
چکیده :وضعیت فعلی پدرم از دوستان زندانی در اوین نگران کننده تر است. اگر اعتباری برای سخن و یا دستور خود مبنی بر حصر و یا حبس خانگی آقای کروبی قائل هستید، دستور دهید ایشان را به منزل مسکونی اش در جماران انتقال دهند و امنیتی ها قوانین و مقررات مربوط به زندان ها را بدون هیچ گونه تبعیضی اعمال نمایند. اما اگر با وجود گذشت ۱۸ماه از حبس غیر قانونی هنوز بر تشدید مجازات ایشان بدین نحو اصرار دارید، لااقل همانطور که خود بارها تاکید کرده اند ایشان را به زندان اوین و در کنار همراهانش منتقل کنید....
محمد تقی کروبی در یادداشتی با خطاب قرار دادن مقامات عالی نظام، وضعیت پدرش را بدتر از دوستان زندانی در اوین توصیف کرد و خواستار آن شد که یا او را به منزل مسکونی اش در جماران انتقال دهند و امنیتی ها قوانین و مقررات مربوط به زندان ها را بدون هیچ گونه تبعیضی اعمال کنند، و یا لااقل طبق ادعای خود ایشان را به زندان اوین و در کنار همراهانش منتقل کنند.
فرزند مهدی کروبی با یادآوری حکمی که جنتی در نماز جمعه درباره حصر خانگی موسوی و کروبی صادر کرد، تصریح کرد که دستگاه قضایی در این پرونده اساسا به بازی گرفته نشد و مراحل قانونی جهت بازداشت و حبس رهبران جنبش اعتراضی حتی به لحاظ شکلی طی نشد.
وی حصر کروبی را با رفتار ناصرالدین شاه با امیرکبیر و حصر دکتر مصدق در دوران پهلوی و آیت الله منتظری در دوران جمهوری اسلامی مقایسه کرد و از مقامات عالی نظام پرسید: آیا زمان حصر و یا حبس کروبی در منزل مسکونی اش مطابق آنچه رسما فرمان داده شد و مقامات سیاسی در داخل و خارج کشور از آن سخن می گویند، فرا نرسیده است؟
متن کامل این یادداشت که در وب سایت محمد تقی کروبی منتشر شده، بدین شرح است:
زمانی برای حصر: سخنی با مقامات عالی نظام
اگر به خاطر داشته باشید در روز ۲۹ بهمن ۱۳۸۹ آقای جنتی در نماز جمعه تهران به نمایندگی از حاکمیت فرمان حصر خانگی آقایان کروبی و موسوی به اتفاق همسرانشان را چنین صادر کرد:
“کاری که قوه قضاییه میتواند انجام دهد و من فکر میکنم که در اندیشه است که انجام بدهد، این است که ارتباط اینها را به کلی از مردم قطع کند . در خانه آنها باید بسته شود، رفت و آمدهایشان محدود شود، نتوانند پیام بدهند و پیام بگیرند و تلفن و اینترنت آنها باید قطع شود و در خانه خود باید زندانی شوند.”
برخلاف نظر جناب جنتی که برای اعمال حصر خانگی از قوه قضائیه نام برد، دستگاه قضایی در این پرونده اساسا به بازی گرفته نشد و مراحل قانونی جهت بازداشت و حبس رهبران جنبش اعتراضی حتی به لحاظ شکلی طی نگردید، احدی از مقامات کشور مسئولیت این حبس را تاکنون بر عهده نگرفته و از همه مهمتر دامنه و قلمرو آن معین نشده است. همانطور که میدانیم واژه “حصر خانگی” در قوانین موضوعه کشور تعریف نشده لیکن در عمل می توان به رویه ی دوران قاجار علیه میرزا تقی خان فراهانی یا همان امیر کبیر اشاره کرد. مرحوم دکتر مصدق و مرحوم آیت الله العظمی منتظری دو نمونه برجسته اعمال این رویه در دوران پهلوی و جمهوری اسلامی هستند. هدف این نامه به چالش کشاندن فعل حاکمیت در بازداشت و حبس غیر قانونی و یا فقدان سنخیت رفتار فعلی با واژه حصر در قیاس با موارد یاد شده نمی باشد، بلکه با عنایت به شرایط بشدت ناعادلانه حبس انفرادی پدرم در یکسال گذشته صرفا می خواهم از مقامات عالی نظام بپرسم آیا زمان حصر و یا حبس کروبی در منزل مسکونی اش مطابق آنچه رسما فرمان داده شد و مقامات سیاسی در داخل و خارج کشور از آن سخن می گویند، فرا نرسیده است؟
اجازه دهید خلاصه ای بسیار کوتاه از نزدیک به ۱۸ماه دوران حبس غیر قانونی پدر دربندمان که یکسال آن تاکنون در انفرادی سپری شده را با هم مرور کنم. در ۲۱ بهمن ۱۳۸۸ مجتمع مسکونی آنان به محاصره ماموران امنیتی درآمد و کلیه ارتباطات قطع گردید. در غروب دوم اسفند ماه بدنبال یورش ماموران به درون مجتمع مسکونی، محل سکونت والدین اشغال شد. همزمان اموال سایر شرکاء مجتمع به تصرف مامورین امنیتی درآمد. فقدان رعایت بدیهیات شرع و قانون در تصرف عدوانی اموال غیر، موجب رنجش بسیار پدر شد که بدنبال پافشاری و تهدید ایشان سرانجام در هشتم ماه مبارک رمضان ۱۳۹۰ مجتمع تخلیه و اموال تصرف شده به صاحبان اش مسترد گردید. در اول همان ماه مبارک پدر به آپارتمانی یک خوابه با حضور تعدادی از ماموران امنیتی منتقل شد. حضور دائمی ماموران در درون آپارتمان زمینه خروج موقتی مادر از حبس را فراهم ساخت و مقرر شد که پس از آماده شدن منزل مسکونی، والدین مان به اتفاق در حبس خانگی قرار گیرند. به سرعت مکانی در جماران تهیه کردیم اما با خلف وعده مقامات امنیتی ایشان به منزل مسکونی اش منتقل نگردید. آنان همچنین به مدت ۱۰۰ روز پدر را در مکانی بدون دسترسی به پنجره و هوای آزاد محبوس کردند که ناراحتی ریوی تنها بخشی از آسیب های جسمی ایشان است. در آن زمان خروج از آپارتمان مذکور را منوط به تهیه مکانی به تشخیص خود و پرداخت بخشی از مال الاجاره توسط خانواده کردند. نگرانی از وضعیت جسمی پدر و امید به خروج از وضعیت انفرادی موجب توافق خانواده با این خواسته غیر شرعی و قانونی مقامات گردید.
خانه امن به تشخیص و انتخاب آنان مهیا شد اما تغییری ماهوی در وضعیت حبس ایشان بوجود نیامد. اصرار بر حبس انفرادی پدر آنجا هویدا گردید که از بازگشت مادر به حبس به بهانه های واهی ممانعت بعمل آمد و درب آپارتمان به مدت ۹ ماه بر روی ایشان قفل گردید. در کنار محرومیت از هواخوری، ماه ها خانواده در بی خبری قرار گرفت و پدر در تنهایی و غربت دوران حبس بی مدت خود را می گذراند. بنا به گفته پدر هر ۱۰ ساعت یکبار یکی از ماموران از طریق آیفون و یا حضوری جویای وضعیت ایشان می شوند. از آن زمان تاکنون آقای کروبی از حقوق به رسمیت شناخته شده زندانی بطور غیر قانونی و سلیقه ای محروم شده که از آنجمله می توان به وضعیت ملاقات های ایشان اشاره کرد. دیدار با فرزندان نه به عنوان حق این زندانی بلکه به عنوان عطیه ی حکومتی هرازگاهی آنهم با شرایط خاص خود اعطا می گردد. شاید مناسب باشد به آخرین دیدار در شب چهارم همین ماه مبارک رمضان اشاره کنم. در این شب ملاقاتی برای مادرم در نظر گرفته شد تا شبی پدر روزه اش را با همسرش افطار کند، ملاقات و افطاری این روحانی ۷۵ ساله که امام از او بعنوان دوست خوب خود و مبارز صف اول نام برده بود با همسرش من البدو الی الختم در حضور یک مامور مرد امنیتی انجام می شود.
هر دم از این باغ بری می رسد؛ تازه تر از تازه تری می رسد.
دسترسی به روزنامه و مجله برای همه زندانیان صرف نظر از جرم ارتکابی و یا مجازات تحمیلی در نظر گرفته شده است، اما این حق بدیهی بطور سلیقه ای از آقای کروبی سلب گردیده است. برای آنکه بی صداقتی نکرده باشم باید بگویم تنها به مدت چند هفته و به تشخیص امنیتی ها ۲ روزنامه جام جم و اطلاعات در اختیار ایشان قرار گرفت و آنهم بدون ذکر دلیل قطع گردید. به منظور جلوگیری از اطاله کلام از ذکر نقض سایر حقوق ایشان بعنوان یک زندانی از جمله حق دسترسی منظم به تلفن، هواخوری در محیطی آزاد و یا مرخصی صرف نظر می کنم. در عین حال لازم میدانم از برخورد مناسب و انسانی ماموران امنیتی حاضر که بر خلاف تیم قبلی که مبنای شان بر اصول غیر انسانی بنیان نهاد شده بود، تشکر کنم زیرا به همت این گروه مدتی است درب آپارتمان گشوده شده و پدر می تواند روزانه ساعتی در پارکینگ سرپوشیده قدم بزند، اگرچه فقدان فضای مناسب موجب محرومیت ایشان از هوای آزاد گردیده است.
مقامات عالی نظام
همانطور که پیشتر اشارت داشتم واژه حصر در سیستم مدون حقوقی کشورمان همچون دیگر کشورهای جهان سومی تعریف نشده اما در مقام عمل بارها در قبال بزرگان این ملک اعمال شده است. نگاهی گذرا به وضعیت فعلی پدرم گواه این واقعیت است که وضعیت ایشان از دوستان زندانی در اوین نگران کننده تر است. اگر اعتباری برای سخن و یا دستور خود مبنی بر حصر و یا حبس خانگی آقای کروبی قائل هستید، دستور دهید ایشان را به منزل مسکونی اش در جماران انتقال دهند و امنیتی ها قوانین و مقررات مربوط به زندان ها را بدون هیچ گونه تبعیضی اعمال نمایند. اما اگر با وجود گذشت ۱۸ماه از حبس غیر قانونی هنوز بر تشدید مجازات ایشان بدین نحو اصرار دارید، لااقل همانطور که خود بارها تاکید کرده اند ایشان را به زندان اوین و در کنار همراهانش منتقل کنید تا همچون دیگر زندانیان اولا از حقوق مندرج در قوانین و مقررات برخوردار شود؛ ثانیا از وضعیت انفرادی خارج و ثالثا هزینه زندان و زندانبان از زندانی اخذ نگردد.
با تشکر
۸ مرداد ۱۳۹۱
محمد تقی کروبی
آرشیو × کدها و ترفندها
به منظور یک رنگ نمودن وبلاگ های جنبش سبز و تبلیغ هرچه بهتر برای تظاهرات روز 22 خرداد تصمیم به طراحی لوگویی برای این روز گرفتم. شما می توانید از لینک زیر این لوگوها را دریافت کنید:
http://22khordad90.blogspot.com
http://22khordad90.blogspot.com